>
به عنوان مثال فردی که دارای اعتماد به نفس کاذب است دست به کارهایی میزند که قابلیت و استعداد آنها را ندارد و قطعا در نتیجه دچار مشکل خواهد شد و آن خوشحالی کاذب به زودی تبدیل به یاس واقعی میشود.در واقع باید گفت درست است که انگیزه یکی از ارکان حرکت و موفقیت است ولی به تنهایی کافی نیست بلکه شناخت و برنامه ریزی معقول نیز از شروط واجب است که اگر رعایت نشود شکست قطعی است.معمولا روانشناسی عامه پسند نوعی شوق در افراد ایجاد مینماید که انگیزه حرکت را در آنها بارور میسازد ولی چون مبانی آنها بر اساس معقولیت نیست به بن بست و بیراهه میرود ومی تواند خود منجر به نوعی اختلال روانی دیگر به نام اختلال شخصیت اسکیزوتایپال شود که اینگونه افراد بزرگترین شاخه منحصر به فردشان داشتن عقاید عجیب و غریب و جادویی است.باید گفت که خطر توصیه های غیر علمی روانشناسی به مراتب خطرناک تر از توصیه های غیر علمی دارویی است زیرا داروی اشتباه باعث مسمومیت میشود که فرد دیگر انگیزه ای برای ادامه مصرف ندارد ولی توصیه های غیر علمی در حوزه روانشناسی میتواند علاوه بر اثر مهلک بر زندگی فرد بر زندگی اطرافیان او نیز تخریب به عمل آورد به قولی :مار بد تنها تو را جان میزند یار بد بر دین و ایمان میزند.